پر غرور می رفت

پُر غرور می رفت
طوری که انگار
همه صف کشیده بودند برای داشتنتش
آخرین باری که دیدمش
او از تنهایی دق کرده بود و
من از نداشتنش
#امیر_وجود
دیدگاه ها (۲)

دوستم داشته باشحتی اگر کوتاهبه قـدرِ یکـ پلکـ به هم زدن که د...

..

تنهایی مقدس استباید به آن احترام گذاشتچرا که از هر جای این ز...

زندگی با همه وسعت خویشمحفل ساکت غم خوردن نیست حاصلش تن به قض...

آبان هم رسید🍁🍂با کوله باری پر از باد و برگ های نارنجی با حال...

بسم الله الرحمن الرحیم جهاد با نفس :برخی متأسفانه از قرآن می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط