عکس فیک تغییر کرد
عکس فیک تغییر کرد
مافیای دیوونه من ♡
پارت: شش
ویو سونیا
همینجور نشسته بودم داشتم به بدبختیام فک میکردم که اجوما اومد داخل اتاقم
اجوما: دخترم بیا شام بخور ارباب منتظره
+باشه اجوما دارم میام
رفتم پایین دیدم میز پر غذاس
+عرررررر چقدر غذاااااا واهاییی سوشیییی (دختره عقده ای بدبخت:/)
_بیا بخور!
+چیو(منحرف شید)
_غذارو میگم بدبخت منحرف
+اخ ببخشید شرمنده *خجالت
رفتم نشستم رو صندلی و کلب غذا خوردم فک کنم هیچی رو میز نبود
_امممم اگر هنوزم گشنته بگم برات بیارن
+نه دیگه دستت دردنکنه سیر شدم(نه تورو خدا بیا سیر نباش)
_نوش جان*هنگ کردن
+من برم بخوابم نایتت گود
_همچنین
رفتم تو اتاقم و رو تخت دراز کشیدم پتو رو کشیدم رو خودم که زارتتت یه چیزی حس کردم شتابیدم به دسشویی و دیرین دیرین دیری دیریرین بله پریود شدم چی بالاتر از بدبختی مرگ بله مرگ برم بمیرم بهترم الان پد ندارم چه گلی بزنم به سرم با خجالت پسره رو صدا زدم
+ای بابا من حتی اسمشم نمیدونم وایی
مجبور شدم داد بزنم
+هوی پشهههههههه *عربده
ویو یونگی
داشتم تو اتاق کارم یه سری پرونده رو درست راست میکردم که با داد سونیا رفتم تو اتاقش
_چیه چرا داد میزنی
+خب چیزه میتونی برام چیز بخری
_چیز؟!
+چیز
_چیزززز؟!
+عه خب نمیتونم اسمشو بگم
_اها چیزززز خب چه مارکی میخوای
+هرچی گرفتی گرفتی فقط بدو
_باشه الان میرم
رفتم سمت فروشگاه ای خدا نگاه کن بزرگترین مافیای کره رو به چه روزی انداخته این دختر الان من روم نمیشه استغفرالله من و چه به این کارا عه رفتم فروشگاه و از یه خانومی کمک گرفتم بهش گفتم چیکار کنم بهم گفت براش کیسه ابگرم بگیرم با خوراکیو مسکن و یه سری چیزا براش دو کیسه خوراکی گرفتم و قرصم خریدم براش چند بسته پد هم خریدم رفتم خونه پشت در اتاقش
_هی سونیا بیا اینارو بگیر تا یه چیز دیگه هم بیارم
+من فقط گفتم پد بگیر مگه چی گرفتی
درو بازم کردم دیدم چندتا پلاستیک جلو در بود بردمشون داخل اول پد گذاشتم بعد داخل پلاستیکا و نگاه کردم عرررر برام خوراکی خریدههههه وییییی
_سونیا بیا این کیسه اب گرمو هم بگیر بزار تا دردت کمتر بشه
+ولی من که نگفتم درد دارم
_بگیر بزار لج نکن بچه برو استراحت کن
+باشه ممنونم
_خواهش
رفتم رو تخت گرفتم خوابیدم با مرده فرق نمیکردم به معنی واقعی غش کردم
ببخشید یکم کم شد ولی راضی باشید شوهر عمتونو راضی کردم تا بیاد کمکم کنه(یونگیو میگم) لایک و کامنت یادت نره عشق منی
مافیای دیوونه من ♡
پارت: شش
ویو سونیا
همینجور نشسته بودم داشتم به بدبختیام فک میکردم که اجوما اومد داخل اتاقم
اجوما: دخترم بیا شام بخور ارباب منتظره
+باشه اجوما دارم میام
رفتم پایین دیدم میز پر غذاس
+عرررررر چقدر غذاااااا واهاییی سوشیییی (دختره عقده ای بدبخت:/)
_بیا بخور!
+چیو(منحرف شید)
_غذارو میگم بدبخت منحرف
+اخ ببخشید شرمنده *خجالت
رفتم نشستم رو صندلی و کلب غذا خوردم فک کنم هیچی رو میز نبود
_امممم اگر هنوزم گشنته بگم برات بیارن
+نه دیگه دستت دردنکنه سیر شدم(نه تورو خدا بیا سیر نباش)
_نوش جان*هنگ کردن
+من برم بخوابم نایتت گود
_همچنین
رفتم تو اتاقم و رو تخت دراز کشیدم پتو رو کشیدم رو خودم که زارتتت یه چیزی حس کردم شتابیدم به دسشویی و دیرین دیرین دیری دیریرین بله پریود شدم چی بالاتر از بدبختی مرگ بله مرگ برم بمیرم بهترم الان پد ندارم چه گلی بزنم به سرم با خجالت پسره رو صدا زدم
+ای بابا من حتی اسمشم نمیدونم وایی
مجبور شدم داد بزنم
+هوی پشهههههههه *عربده
ویو یونگی
داشتم تو اتاق کارم یه سری پرونده رو درست راست میکردم که با داد سونیا رفتم تو اتاقش
_چیه چرا داد میزنی
+خب چیزه میتونی برام چیز بخری
_چیز؟!
+چیز
_چیزززز؟!
+عه خب نمیتونم اسمشو بگم
_اها چیزززز خب چه مارکی میخوای
+هرچی گرفتی گرفتی فقط بدو
_باشه الان میرم
رفتم سمت فروشگاه ای خدا نگاه کن بزرگترین مافیای کره رو به چه روزی انداخته این دختر الان من روم نمیشه استغفرالله من و چه به این کارا عه رفتم فروشگاه و از یه خانومی کمک گرفتم بهش گفتم چیکار کنم بهم گفت براش کیسه ابگرم بگیرم با خوراکیو مسکن و یه سری چیزا براش دو کیسه خوراکی گرفتم و قرصم خریدم براش چند بسته پد هم خریدم رفتم خونه پشت در اتاقش
_هی سونیا بیا اینارو بگیر تا یه چیز دیگه هم بیارم
+من فقط گفتم پد بگیر مگه چی گرفتی
درو بازم کردم دیدم چندتا پلاستیک جلو در بود بردمشون داخل اول پد گذاشتم بعد داخل پلاستیکا و نگاه کردم عرررر برام خوراکی خریدههههه وییییی
_سونیا بیا این کیسه اب گرمو هم بگیر بزار تا دردت کمتر بشه
+ولی من که نگفتم درد دارم
_بگیر بزار لج نکن بچه برو استراحت کن
+باشه ممنونم
_خواهش
رفتم رو تخت گرفتم خوابیدم با مرده فرق نمیکردم به معنی واقعی غش کردم
ببخشید یکم کم شد ولی راضی باشید شوهر عمتونو راضی کردم تا بیاد کمکم کنه(یونگیو میگم) لایک و کامنت یادت نره عشق منی
۱۲.۲k
۰۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.