چه قدر حس زلالی ست شاعرت باشم

چه قدر حسِ زلالی ست شاعرت باشم
شریکِ خلوتِ شب های خاطرت باشم

چه قدر با تو قشنگ است منتظر ماندن
قطار باشی و من هم مسافرت باشم

قرار باشد و بوسه، درخت باشد و برگ
به کوچه کوچه ی پاییز، عابرت باشم

سکوت باشی و خواهش، کلید باشم و در
شراب باشد و بستر، مجاورت باشم

همین دو جمله ی کوتاه راز خوشبختی ست:
به خاطر تو بمانم... به خاطرت باشم...


#مسعود_جعفری
دیدگاه ها (۵)

در باور من جهان به هم ریخته استیک رنگی آسمان به هم ریخته است...

نمی شود...

باید کسی را پیدا کنمدوستم داشته باشدآنقدرکه یکی از این شبهای...

قسم به موج،به پیچ و واپیچ جاده ی چالوسبه سیم تلفنبه مگنت باز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط