پای من شکست، وقتی دوازده سالم بود.
پای من شکست، وقتی دوازده سالم بود.
سرِ کلاس ژیمناستیک، بهخاطر یک شیطنت، بهخاطر یک پُشتک بیجا و...آه،
خیلی درد داشت.
میدونی بعد از اینکه پات میشکنه چی میشه؟
«نه.»
باید پایت روگچ بگیری، تا چند وقت هم نباید حرکتش بدی،
بعد یاد میگیری که چطوری با عصا راه بری.
آهسته، نامطمئن و بیتعادل اما به هرحال راه میری.
چند وقت بعد وقتی دکتر داره گچ رو باز میکنه بهت میگه که کمکم همه چیز مثل گذشته میشه،
ولی نمیشه.
به نظرم هیچ کسی بعد از اینکه شکستگی رو تجربه میکنه، مثل گذشته نمیشه.
حتی اگه کاملا خوب بشه، حتی اگه هیچ اثری از شکستگی روش نمونه.
نمیگم بدتر میشی یا بهتر، فقط دیگه اون آدم سابق نیستی.
اون اتفاق یا چنان شجاعتی بهت میده که باعث میشه که دیگه از شکستگی هراس نداشته باشی
و حتی باز هم شکستگی رو تجربه کنی
یا اینکه انقدر میترسوندت که از حاشیه امنت تکون نخوری»
📚 آنتارکتیکا، هشتاد و نه درجه جنوبی
👤 روزبه معین
#Nostálgico_Time
سرِ کلاس ژیمناستیک، بهخاطر یک شیطنت، بهخاطر یک پُشتک بیجا و...آه،
خیلی درد داشت.
میدونی بعد از اینکه پات میشکنه چی میشه؟
«نه.»
باید پایت روگچ بگیری، تا چند وقت هم نباید حرکتش بدی،
بعد یاد میگیری که چطوری با عصا راه بری.
آهسته، نامطمئن و بیتعادل اما به هرحال راه میری.
چند وقت بعد وقتی دکتر داره گچ رو باز میکنه بهت میگه که کمکم همه چیز مثل گذشته میشه،
ولی نمیشه.
به نظرم هیچ کسی بعد از اینکه شکستگی رو تجربه میکنه، مثل گذشته نمیشه.
حتی اگه کاملا خوب بشه، حتی اگه هیچ اثری از شکستگی روش نمونه.
نمیگم بدتر میشی یا بهتر، فقط دیگه اون آدم سابق نیستی.
اون اتفاق یا چنان شجاعتی بهت میده که باعث میشه که دیگه از شکستگی هراس نداشته باشی
و حتی باز هم شکستگی رو تجربه کنی
یا اینکه انقدر میترسوندت که از حاشیه امنت تکون نخوری»
📚 آنتارکتیکا، هشتاد و نه درجه جنوبی
👤 روزبه معین
#Nostálgico_Time
۱۲.۹k
۱۱ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.