رمضان آمد و روان بگذشت
رمضان آمد و روان بگذشت
بود ماهی به یک زمان بگذشت
گوئیا عمر بود زود برفت
تا که گفتم چنین چنان بگذشت
شب قدری به عارفان بنمود
این معانی از آن بیان بگذشت
هر که با ما نشست در دریا
نام را ماند و از نشان بگذشت
میل دنیا و آخرت نکند
هر که بر کوی عاشقان بگذشت
زود بیدار شو در آ در راه
تو بخوابی و کاروان بگذشت
در طریقی که نیست پایانش
نعمت الله از این و آن بگذشت
«شاه نعمتالله ولی»
🕊🕊🕊🕊
ماه رمضان آمد آن بند دهان آمد
زد بر دهن بسته تا لذت لب بیند
آمد قدح روزه بشکست قدحها را
تا منکر این عشرت بیباده طرب بیند
سغراق معانی را بر معده خالی زن
معشوقه خلوت را هم چشم عزب بیند
بود ماهی به یک زمان بگذشت
گوئیا عمر بود زود برفت
تا که گفتم چنین چنان بگذشت
شب قدری به عارفان بنمود
این معانی از آن بیان بگذشت
هر که با ما نشست در دریا
نام را ماند و از نشان بگذشت
میل دنیا و آخرت نکند
هر که بر کوی عاشقان بگذشت
زود بیدار شو در آ در راه
تو بخوابی و کاروان بگذشت
در طریقی که نیست پایانش
نعمت الله از این و آن بگذشت
«شاه نعمتالله ولی»
🕊🕊🕊🕊
ماه رمضان آمد آن بند دهان آمد
زد بر دهن بسته تا لذت لب بیند
آمد قدح روزه بشکست قدحها را
تا منکر این عشرت بیباده طرب بیند
سغراق معانی را بر معده خالی زن
معشوقه خلوت را هم چشم عزب بیند
۵.۱k
۰۳ فروردین ۱۴۰۲