ناگهان ، دیدم سرم آتش گرفت
ناگهان ، دیدم سرم آتش گرفت
سوختم ، خاکسترم آتش گرفت
چشم وا کردم ، سکوتم آب شد
چشم بَستم ، بسترم آتش گرفت
در زَدم ، کس این قفس را وا نکرد
پر زدم ، بال و پرم آتش گرفت
از سَرم ، خواب زمستانی پرید
آب ، در چشم ترم ، آتش گرفت
حرفی از نام تو ، آمد بر زبان
دستهایم ، دفترم ، آتش گرفت
#قیصر_امین_پور
سوختم ، خاکسترم آتش گرفت
چشم وا کردم ، سکوتم آب شد
چشم بَستم ، بسترم آتش گرفت
در زَدم ، کس این قفس را وا نکرد
پر زدم ، بال و پرم آتش گرفت
از سَرم ، خواب زمستانی پرید
آب ، در چشم ترم ، آتش گرفت
حرفی از نام تو ، آمد بر زبان
دستهایم ، دفترم ، آتش گرفت
#قیصر_امین_پور
۷۴۲
۰۴ مرداد ۱۴۰۰