پای ت که در میان باشد

پای #تُ که در میان باشد...
به شمعدانی کنار پنجره ی اتاقت ،،
خودکار بین انگشت هایت
به کتابی که ورق میزنی
حتی به عطر تند پیراهنت ...
حسادت میکنم
پای #تُ که در میان باشد
من حسودترین آدمِ این شهر می شوم
دیدگاه ها (۱)

کوله باریست پر از هیچکه بر شانه ماست ...گله از دست کسی نیست ...

آدمی هر صبح به امیدی چشم باز می‌کندامیدی که شب قبل در خود نم...

قبل از این کهدر مورد راه رفتنِ کسینظر بدی، اول کفش هایش را ب...

دلم میخواد پرررررررر بکشششششمبرررررررم توووو اوووووج اسموووو...

این آخرین بار است که آبادی تمام شهر ها را درون چشم هایت میبی...

صحنه,پارت یازدهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط