پیشانیات وطن من است

پیشانی‌ات وطن من است
به من گوش کن 
و چون علفی هرز پشت این نرده‌ها رهایم نکن
همچون کبوتری در کوچ
مرا وا نگذار
همچون ماه تیره روز
و بسان ستاره‌ای دریوزه 
در میان شاخسار
مرا با اندوهم رها نکن، 
زندانی‌ام کن با دستی که آفتاب می‌ریزد

#محمود_درویش
دیدگاه ها (۰)

عشق گاه چون مارى در دل مى‌خزدو زهر خود را آرام در آن مى‌ريزد...

من آنقدر دوستت می‌دارم...که دوباره بعد از مرگ...به خانه باز ...

اگر راست است که هر کسی یک ستاره روی آسمان دارد، ستاره من بای...

شب در چشمان من است،به سیاهی چشم‌هایم نگاه کن!روز در چشمان من...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط