تو را به اندازه ی من آفریده اند

تو را به اندازه ی من آفریده اند
فرمان داده اند که کنارمن باشی
کسانی که این فرمان را نپذیرند
از بالای چشمانم خواهند افتاد
برای آفریدن تو
شکوفه و تابستان و خاک را بهم آمیخته اند
و الماسهای کمیابی را درون چشمانت گذاشته اند
که خیره می کند چشمها را
قرارشده درزبانت
چیزی جز عشق نباشد
وحتی مقرر شده در خوابهایم هم حضور داشته باشی
آفرینش تو به پاس شاعر بودنم اتفاق افتاده
این را درون گوشم کسی نجوا کرد
دیدگاه ها (۲)

اصل دلتنگی می دونی چیه؟وسط بیخیالی هاوسط خنده و شوخی ها یهو ...

زن ها معروفند به این که سخت عاشق می شوند...سخت، ولی عمیق!آن ...

کم نه!زیاد می خواهمت!آنقدر که در تمام خاطره هایم، تو باشی......

من سردم استمن سردم است و انگار هیچوقت گرم نخواهم شدای یارای ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط