خوب خوب بریم..
رادیواپل فصل۲ پارت۴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⚫لوسیفر
⚫دستمو ول کن فکر میکنی من حرفتو باور میکنم... تو باز می خوای منو سرکار بزاری
🔴اوه...نه لوسیفر هرگز .... من همچین کاری نمیکنم .
⚫پس(گرفتن یقه الستور)(نزدیک آوردن)با این مشکلی نداری اهریمن رادیویی ...؟
🔴آه! لوسیفر!
⚫چی شد؟ بدت میاد (خنده) نکنه هنوز درمان نشدی ؟
🔴(گرفتن کمر لوسیفر) باید بگم سخت در اشتباهی ... من هنوز همون فوران و عطش قبلی رو دارم..... و جنون که هر لحظه قراره تورو اغوا کنه....
⚫دست از سرم بردار اون عطشی که تو داری راجبش حرف میزنی خیلی وقته درونه من مرده!
🔴پس بیا برش گردونیم ...
⚫.....داری جدی میگی؟!
🔴من کاملاً جدی ام اگه مطمئن نبودم که بهت پیشنهاد نمیدادم
⚫پس.....
🔴(بلند کردن لوسیفر)بیا بریم
⚫هاااا؟!چیزه صب کن من...
🔴هیسسس حرف نباشه
⚫(سرخ شدن)
🔴(گذاشتن لوسیفر توی تخت) خب سیب کوچولوی من(گرفتن گردن) تو یه بار از من پرسیدی دلت برای ستاره ها تنگ نشده ؟ من در جواب گفتم ولم کن باید برم
⚫اوه خــــــب اون شب خیلی غیره منطقی بود
🔴غیره منطقی؟ بنظرم اگه غیره منطقی نبود من نمیتونستم ..... با تو باشم اونم داخل یه تخت با یه عالمه گل رز زیبا .... و ...(باز کردن دکمه های پیراهن لوسیفر) اگه زودتر عاشقت میشدم خیلی خوب میشد
⚫آل! آه
🔴برای بو کردن نیمه گمشده ام برای فشار دادن اون گونه های بامزت برای...(در آوردن کت ) اون جذبه و اون بوی اغوا کنندت از دست زدن به تو میترسیدم چون میدونستم اگه تسلیمت بشم اینجوری تمام وجودم تسلیمت میشه (در آوردن پیراهن لوسیفر) و حالا من تورو بی دفاع میبینم بدون هیچ مانعی.......من همیشه عاشقت میمونم
⚫(بغل کردن الستور) منم...................هاااا!!
(خنجر خوردن لوسیفر توسط الستور)
⚫تو....(دست زدن) خون!!!! ...تو به من..
🔴من همیشه عاشقت خواهم موند اما لوسی عزیزم تا اینجای راه ممنونم که با من همراهی کردی ولی دیگه نمیتونم ... و باید حذفت کنم
⚫اما!اما! تو به من گفتی.... همش دروغ بود آخرش به من خنجر زدی آخخخخ!!!(افتادن)(سرآزیر شدن خون داخل تخت)
🔴(مکیدن خون لوسیفر) باید بگم خونت واقعاً مزه بی نقصی داره معلومه چون صاحب این خون بی نقصه
⚫از من دور شو .... تو عاشقم نبودی تو می خواستی منو بکشی ازت متنفرم شنیدی چی گفتم ازت متنفرم!
🔴از من متنفر باش ولی بدون من عاشقت میمونم
⚫من عشق تورو نمی خوام من.... من آهههه!!(بیهوش شدن)
🔴لوسی ؟ ببینم نبض داری....نه انگار بلاخره رفتی (بغل کردن جسد بی جون لوسیفر) دلم برات تنگ میشه اما من باید بخواطر منفعتم نفس تورو قطع میکردم منو ببخش لوسی .... و حالا وقتشه گل من تو این جهنم شکوفه بده
پایان✨
من استاد پایان های خوش هستم🗿👍
دیدگاه ها (۸۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.