با دقت بخوانید
با دقت بخوانید
"بهای صمیمیت"
صمیمیت بقای رابطه است و رابطه همواره بقای آدمی. بی شک بر این اساس زندان انفرادی را بزرگترین شکنجه و درد برای نسل آدمی دانسته اند. هرکس در هر کجای این کره خاکی در طلب صمیمیت است و همچون گم شده ای است که مراد دلش را می جوید.
صمیمیت بر اساس دو فاکتور اساسی صداقت و اعتماد شکل می گیرد و توسعه می یابد. همچون بذری از گل که همان یک بذر به مرور دشتی را گلگون می کند. صمیمیت زاده لحظه لحظه های با هم بودن است. صمیمیت به یکباره شکل نمی گیرد و به ناگاه نیز از بین نمی رود. صمیمیت مدام در حال تغییر است و مختص لحظه های ثابت نیست، بالعکس که در چالش ها و بحران ها شکل می گیرد. صمیمیت شهامت است و شهامت لازمه اصیل زیستن است.
اما صمیمیت بها دارد.
واقعیت آن است که صمیمت چیز بسیار قدرتمندی است و همواره این احتمال وجود دارد که چیزهای قدرتمند مورد سوء استفاده قرار گیرند.
صمیمیت قابلیت آسیب رسانی دارد و این آسیب درست در لحظه هایی با هم بودن است و نه در دوری. بی شک تمام آن های که امروز از ترس دیگری به خلوت خویش پناه برده اند روزی صمیمیت را تجربه کرده اند و از بابت این صمیمیت نقض و بی محتوا دمادم گریسته اند.
آدمی همواره در پارادوکس بین صمیمیت و فردیت گرفتار بوده است. پارادوکس آن جای است که صمیمیت نقض آزادی و فردیت نیست و فاصله نیز ضامن آزادی های فردی نیست، این دو آنقدر با ارزش اند که آدمی هر دو را به یک اندازه می خواهد.
حقیقت آن است که همواره وجود مقداری فاصله و حفظ فردیت برای ایجاد صمیمیت ضروری است و حفظ این فاصله هنر است، هنر زندگی
"بهای صمیمیت"
صمیمیت بقای رابطه است و رابطه همواره بقای آدمی. بی شک بر این اساس زندان انفرادی را بزرگترین شکنجه و درد برای نسل آدمی دانسته اند. هرکس در هر کجای این کره خاکی در طلب صمیمیت است و همچون گم شده ای است که مراد دلش را می جوید.
صمیمیت بر اساس دو فاکتور اساسی صداقت و اعتماد شکل می گیرد و توسعه می یابد. همچون بذری از گل که همان یک بذر به مرور دشتی را گلگون می کند. صمیمیت زاده لحظه لحظه های با هم بودن است. صمیمیت به یکباره شکل نمی گیرد و به ناگاه نیز از بین نمی رود. صمیمیت مدام در حال تغییر است و مختص لحظه های ثابت نیست، بالعکس که در چالش ها و بحران ها شکل می گیرد. صمیمیت شهامت است و شهامت لازمه اصیل زیستن است.
اما صمیمیت بها دارد.
واقعیت آن است که صمیمت چیز بسیار قدرتمندی است و همواره این احتمال وجود دارد که چیزهای قدرتمند مورد سوء استفاده قرار گیرند.
صمیمیت قابلیت آسیب رسانی دارد و این آسیب درست در لحظه هایی با هم بودن است و نه در دوری. بی شک تمام آن های که امروز از ترس دیگری به خلوت خویش پناه برده اند روزی صمیمیت را تجربه کرده اند و از بابت این صمیمیت نقض و بی محتوا دمادم گریسته اند.
آدمی همواره در پارادوکس بین صمیمیت و فردیت گرفتار بوده است. پارادوکس آن جای است که صمیمیت نقض آزادی و فردیت نیست و فاصله نیز ضامن آزادی های فردی نیست، این دو آنقدر با ارزش اند که آدمی هر دو را به یک اندازه می خواهد.
حقیقت آن است که همواره وجود مقداری فاصله و حفظ فردیت برای ایجاد صمیمیت ضروری است و حفظ این فاصله هنر است، هنر زندگی
- ۱.۱k
- ۱۱ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط