اتاقم سرد و بی روزن

اتاقم سرد و بی روزن
هجومِ سرفه ی خونی
تب و سرگیجه و سردرد
همون بهتر نمی دونی

برای این که راحت تر
فراموشم کنی می رم
نفهمی حالمو وقتی
دارم از درد می میرم
نبینی بی رگم وقتی
سُرنگا عاشقم می شن
نفهمی بی تو دکتر ها
شریکِ هق هقم می شن
نبینی اشکمو وقتی
سکوتم شعله ور می شه
نبینی اونکه دنیاته
داره بی بال و پر می شه
نمی تونم بزارم تو
بسوزی پای تقدیرم
خودم می دونم این روزا
یه بغض دست و پا گیرم
می خوام وقتی که پلکاتو
شبا آروم می بندی
تو رویا غرقِ من می شی
ببینم باز می خندی
حلالم کن اگه می رم
جهانم رو به آواره
آدم وقتی که عاشق شد
یه جاهایی رو ناچاره.
ناچار_سودا سیحون
دیدگاه ها (۱)

کسی هست بفهمه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به دریا می زنم ! شاید به سوی ساحلی دیگر مگر آسان نماید مشکلم...

ﺣﻘﯿﻘﺘﺶ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺴﺖ، ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺍﺻﻼ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺴﺖ . ﻣﯽﺑﯿ...

می شه بپرسم اصلا داستان این مسابقات Esports چیه ؟!بجز اینکه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط