شکرخدا که من غمخوار زینبم

شکرخدا که من غمخوار زینبم
عمری نشسته بر دربارزینبم
افسارمن بوددست برادرش
من کلب خانه ی سالارزینبم

فخرم بودهمین درکل عالمین
درروضه ی حسین هستم به شوروشین
غرق سجودم و شکرخداشدم
ساکن به خیمه ی شریکت الحسین

زنجیری ام کنید زنجیر گسسته ام
ازفرط این عزادلخون وخسته ام
ازمقتل حسین بارها شنیده ام
راسی به روی نی سرراشکسته ام

شاگرد مکتب علامه زینبم
نام حسین بودسرمشق هرشبم
جان میدهم فقط با اذن حضرتش
یالیتنامعک جاری شدازلبم

بی بی بیاکمی اشک مرابخر
جان حسین مراتاکربلاببر
قلاده ام بزن درپای محملت
یک لحظه بردلم جانانمانظر

بی بی شنیده ام ازروضه های تو
خواهم فداشوم هردم به پای تو
سرراشکسته ام درپای محملت
خونم حلال تو جانم فدای تو

تومحورغم کرببلاشدی
آخرمسافرشام بلاشدی
جانم به لب شده ازمجلس شراب
اندم که ناظر تشت طلاشدی
دیدگاه ها (۸)

خداییش نظرت؟؟؟؟یک کم به وجدانت رجوع کن..

خداییش نظرت؟؟؟؟یک کم به وجدانت رجوع کن..

شکرخدا که من غمخوار زینبمعمری نشسته بر دربارزینبمافسارمن بود...

یاد رقیه حرف گلو گیر زینب است حرفى كه تار صوتى او خوب ادا ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط