چو روی تو گل رنگین ندیدم

چو روی تو گل رنگین ندیدم
تو را چون گل وفا آیین ندیدم

من اندر مرکز رخسار خوبان
چو خالت نقطهٔ مشکین ندیدم

ندیدم چون تو کس یا کس چو تو نیست
ز مشغولی به مه پروین ندیدم

چو تو ای بت رخت را سجده کرده
بت سنگین دل سیمین ندیدم

برآرم نعرهٔ عشقت چو فرهاد
که چون تو خسرو شیرین ندیدم

چو تو در روم نبود دلستانی
نه اندر چین ولی من چین ندیدم

به سوی سیف فرغانی نظر کن
که چون او عاشق مسکین ندیدم


سیف فرغانی
دیدگاه ها (۱۴)

تا اختیار کردم سر منزل رضا رامملوک خویش دیدم فرماندهٔ قضا را...

جان به لب آمد و بوسید لب جانان راطلب بوسهٔ جانان به لب آرد ج...

ای ز زلفت حلقه‌ای بر پای دلگر درین حلقه نباشد وای دلهر که را...

چون برآمد آفتاب از مشرق پیراهنشماه رقاصی کند چون ذره در پیرا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط