مردم اینجا چقدر مهربانند

مردم اینجا چقدر مهربانند ...!
دیدند کفش ندارم ، برایم پاپوش دوختند !
دیدند سرما میخورم ، سرم کلاه گذاشتند !
و چون برایم تنگ بود ، کلاه گشادتری !
و دیدند هوا گرم شد ، پس کلاهم را برداشتند !
و چون دیدند لباسم کهنه و پاره است ، به من وصله چسباندند !
و چون از رفتارم فهمیدند که سواد ندارم ، محبت کردند و حسابم را رسیدند !
خواستم در این مهربانکده خانه بسازم ؛ نانم را آجر کردند، گفتند کلبه بساز !


👤 حسین پناهی
دیدگاه ها (۱۷)

به قلبم معذرت خواهی بسیاری بدهکارم ! بخاطر تمام روزهایی که :...

سیر نمی شوم زتونیست جز این گناه من ...

حالت خوب باشد مثل پنجشنبه ای که دیروز و فردایش تعطیل استحالت...

روزایی که داریش،به نداشتنش فکر کن...به اینکه غر زدنات و قهرا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط