خاطراتشهید

#خاطرات_شـ‌هید
عملیات بیت المقدس که تمام شد و رزمنده ها برگشتند، هیچ خبری از محمد نشد نه می‌گفتند شهید شده، نه خبر اسارتش رو می دادند...
خیلی گذشت مادرم تمام فکرش پیش #محمد بود یکی از آشناهامون داشت می‌رفت مشهد...
مادرم به من گفت: «یک نامه برای امام رضا علیه السلام بنویس و بخواه که از محمد خبری بیاورند لااقل اگر شهید شده، پیکرش برگردد»
دو سه روز بعد، محمد را آوردند فقط استخوان هایش باقی مانده بود..
#دانش_آموز_شهید #محمد_اندرخور🌷
منبع: فهمیده های کلاس

💞 @shohada_razmandeim 💞
دیدگاه ها (۱)

❤ ️ #سلام_امام_زمانم❤ ️من از نفس نفسِ سینه ام دگر سیرمترک تر...

جمعہعاشق ترین روز هفته است ...آنقدر کہ رنگ قریب انتظارش را ب...

فقط یک نفر جا ماند.... "رفیقانم دعا کردند و رفتند"؛ دقیقا هم...

⭕ ️ امام خمینی:من مطلعم ازگرسنگی مردمآقا فکری بکنید برای ممل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط