آسمان صاف است مانند دلم
آسمان صاف است مانند دلم
ماه می تابد به پهنای دلم
خلوتم را هست غوغائی عجیب
در فراسوی خیال باطلم
آنچنان رنجی است در دل که این زمان
بر نیارد عشق راهی در دلم
عشق را بوسیدم و در کنج دل
وا نهادم تا شود حل مشکلم
من نمیدانم ز هستی چیستم؟!
هم نمی دانم کجا شد منزلم؟!
آری اینجا سخت بی تابم ولی!
نیست راهی تا بیابم همدلم
رفته از یادم همه دلدادگی
پا منِه در من که من خود در گلم
زندگی را بهر من تفسیر کن
با حضور بی کسیهای دلم
گشته ام شیدا کنون در بحر غم
من غریق عشقم و بی ساحلم
ماه می تابد به پهنای دلم
خلوتم را هست غوغائی عجیب
در فراسوی خیال باطلم
آنچنان رنجی است در دل که این زمان
بر نیارد عشق راهی در دلم
عشق را بوسیدم و در کنج دل
وا نهادم تا شود حل مشکلم
من نمیدانم ز هستی چیستم؟!
هم نمی دانم کجا شد منزلم؟!
آری اینجا سخت بی تابم ولی!
نیست راهی تا بیابم همدلم
رفته از یادم همه دلدادگی
پا منِه در من که من خود در گلم
زندگی را بهر من تفسیر کن
با حضور بی کسیهای دلم
گشته ام شیدا کنون در بحر غم
من غریق عشقم و بی ساحلم
۱.۴k
۰۴ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.