زنها نبودند اگر

زنها نبودند اگر ،
تڪه‌هایے از زندگے پس نمے‌افتاد براے بعدتر ؛
از فصلے به فصلے منتقل نمیشد.
زنها نبودند هویچ و به مربا نمیشد
شیرین ، به ڪام.
زنها نبودند سالها در دبه‌هاے سیر ،
هفت سال ذخیره نمیشد تا «برسد»
براے سفره‌هاے زندگے
و عطر سبزیهاے خشک شده
از تابستان تا بهار ؛
زنها ، نبودند اگر ، زندگے ڪمتر شعر بود .
دیدگاه ها (۴۶)

‌و دلت کبوترِ آشتی‌ستدر خونِ تپیده به بامِ تلخبا این‌همه چه ...

آذرباید بانویی باشد با گیسوان طلاییکه هر روز و هر شبدامن نار...

دلم می خواهد خودم را از تنم در بیاورم!بشورم بچلانمو روی طناب...

.یک روزے ڪه خوشحال تر بودممے آیم و مینویسم "این نیز بگذرد"مه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط