کلماتم رادر جوی سحر میشویم

کلماتم رادر جوی سحر می‌شویم
لحظه‌هایم را در روشنی باران‌ها
تا برای تو شعری بسرایم، روشن
تا که بی‌دغدغه ، بی‌ابهام
سخنانم را در حضور باد
این سالک دشت و هامون
با تو بی‌پرده بگویم
که تو را دوست می‌دارم
تا مرز جنون .. ♥️♥️

#شفیعی_کدکنی
دیدگاه ها (۳)

مرا چه جای دل باشد چو دل گشته‌ست جای تو......#مولانا

گفته بودی که چرا محو تماشای منی؟آنچنان مات که یکدم مژه بر هم...

من تو را تصویر خواهم کردتو را به رنگ، به نور،و به آوازهای رن...

آخرش یک نفر از راه می رسد که بودنش ؛ جبرانِ تمامِ نبودن هاست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط