حالا برقص رقص درآغوش من برقص

حالا برقص ، رقص ...درآغــوش من برقص
من مرد می شوم ... و تو مانند زن برقص

دست مرا بگیر کــه گـــم مـی کنم ترا
در تن، تنم، تنت ... تتتن تن تتن برقص

من شعر می شوم که بگردم به دور تو
حالا بیــــا جلـــوی همین انجمن برقص

چیزی مهم نبود، مهم نیست جزخودت
کـــه اولا ... کـــه ثانیـــاً و ثالثـــا برقص!

از خود شروع کن وسط بازوان من
تا انفجار لحظه بیخود شدن برقص

بالا بیــاور این همـــه عشق سپید را
حالا سیاه مست بشو در لجن برقص

بر روی ریلهای غم انگیز خود کشی
با سوتهـــای پــر هیجان تـرن برقص!

***رقصید زن میان لباس عروســـــی ...
شاعر بلند شو ... و میان کفن برقص

سید مهدی موسوی
دیدگاه ها (۳)

حسّ و حال همه ی ثانیه ها ریخت به هم شوق یک رابطه با حاشیه ها...

سلام ودرود دوستان خوبم...عزیزان گروهی در تلگرام تشکیل دادیم....

پنجره بین من وتوست,مرا بوسه بزن...بوسه ازآن طرف شیشه حلال اس...

به هرکس می رسم نام تو را با ذوق می گویمشبیه اولین تکلیف یک ط...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط