قسمت ما ه فقط سردی چشمان تو بود

قسمت ما ڪه فقط سردی چشمانِ تو بود
بی سبب نیست ڪه بیزار زمستان شده ام

ا_علے_علیخانے
دیدگاه ها (۸)

گفتا ڪه دهم ڪام دلت روزی و بسیارماه آمد و سال آمد و آن روز ن...

تو اگر وقت اذان وارد مسجد بشوی...بی گمان صوتِ موذن، هیجان می...

من ز فڪر تو بہ خود نیز نمی پردازم نازنیناتو دل از منبہ ڪه پر...

شعر خواندی و زدی بر دل من صاعقه ایرعد و برقی ست صدایت ڪه خدا...

می سرایم "تو" و چشمان "تو" رانه سپیدی...نه غزل... تویی آن شع...

طبیعت

احتیاجی به مستی نیستیک فنجان قهوه هم دیوانه ام می کندوقتی می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط