یروز دستتو میگیرم میبرمت ته جنگلای شمال تو اون خونه نقلیا

یروز دستتو میگیرم میبرمت ته جنگلای شمال تو اون خونه نقلیا میشونمت رو اپن برات پنکیک درست میکنم با شکلات.
موهای خیستو خشک میکنم و برات میبافم و بهت یاداوردی میکنم چقد با موهای بافته شده خوشگلتری.
کنار شومینه گیلاسای خالی از شرابو نگاه میکنیمو برات از عشق شاملو به آیدا میگم از عشق رومئو به ژولیت از دل رفته ی خودم میگمو اون روز بهت میگم چقد دلم گیر نگاهاته و در اخر میبوسمتو مزه همه توت فرنگیای دنیا از یادم میره🤎.
#تکس
دیدگاه ها (۴۲)

عشق به رسواییشه،به این که همه بفهمن مال خودته!به اینکه هیچ ک...

جوجه تیغی هرموقع باد شدید میادبه جای اینکه بگه موهام خراب شد...

تو میشی ماه من، من میشم سیاهی شبت که بدرخشی، من میشم روزو تو...

وقتی می گم سرم شلوغه و تایم ندارم ازم شاکی نشو که چرا دیر سی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط