نمیدانم چرا میگویم آه از دست تو
نمیدانم چرا میگویم، آه از دست تو !
دستهای تو، زیباترین فعلها را رقم میزدند !
نوازش میکردند، شعر مینوشتند
آهنگ مینواختند، چای میریختند
دستهای تو، رفیقِ صمیمیِ دستهای من ،
اما ...
آه از پاهای تو !
چه ساده رفتند ...
#روزبه_معین
دستهای تو، زیباترین فعلها را رقم میزدند !
نوازش میکردند، شعر مینوشتند
آهنگ مینواختند، چای میریختند
دستهای تو، رفیقِ صمیمیِ دستهای من ،
اما ...
آه از پاهای تو !
چه ساده رفتند ...
#روزبه_معین
- ۶۹۶
- ۲۱ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط