علم بهتر است یا نفت
علم بهتر است یا نفت؟
مقاله ای بسیار خواندنی و پند آموز از نیویورک تایمز
به قلم : توماس فریدمن
گاه و بیگاه از من میپرسند: «به جز کشور خودت به کدام کشور دیگر علاقه داری؟»
همیشه یک جواب داشتهام:تایوان
و مردم میپرسند «تایوان؟ چرا تایوان؟»
جواب خیلی ساده است. چون تایوان صخرهای لم یزرع در دریایی پر از امواج توفانی و بدون منابع طبیعی برای زندگی کردن است. حتی برای ساخت و ساز باید از چین ، شن و ریگ وارد کند و با وجود همه اینها چهارمین ذخایر کلان مالی دنیا را در اختیار دارد.
زیرا به جای کندن زمین و استخراج هر آنچه که بالا میآید، تایوان ذهن و افکار 23 میلیون تایوانی را میکاود، استعدادشان را، انرژیشان را و هوش و ذکاوت شان را. چه زن و چه مرد.
همیشه به دوستانم در تایوان میگویم: شما خوشبختترین مردم دنیا هستید، چطور اینقدر خوشبخت شدهاید؟
نه نفت دارید، نه سنگآهن، نه جنگل، نه الماس، نه طلا، فقط مقدار کمی ذخایر ذغال سنگ و گاز طبیعی و به خاطر همین هم است که فرهنگ تقویت مهارتهایتان را توسعه دادهاید؛ کاری که امروزه ثابت شده با ارزش ترین و تنها منبع تجدیدپذیر واقعی جهان است.
همیشه شنیده ایم میگویند ایرانی ها بهره هوشی بالایی دارند.
امادر واقع نتایج تحقیقات چنین چیزی را ثابت نمی کنه.
میانگین بهره هوشی ما شاید چیزی بین پنجاه تا هفتادم دنیا باشد. حالا مهاجرت نخبگان و کوچ بهره های هوشی بالا را به این واقعیت اضافه کنید که به مرور غلظت ژن های با بهره هوشی بالا را در میان مردم این سرزمین کاهش می دهد.
اما چیزی که باعث شد این خطوط را بنویسم خواندن یک خبر در میان انبوه خبرهای مربوط به حملات تروریستی پاریس بود:
تاکسی های پاریس پس از بروز اولین موج وحشت در شهر، تاکسی مترهای خود را خاموش کردند و مردم را به رایگان و سرعت به خانه هایشان رساندند.
دقت کنید فرار نکردند که جان خود را نجات دهند.
مثل وقتی توی این مملکت یک نم باران می زند مسیرهای خطی را نیز تعطیل نکردند که توی چشم مردم مستاصل زل بزنند و یک مسیر همیشگی را فقط دربستی آن هم چند برابر قیمت ببرند.
خیر! وظیفه شهروندی خود را بیشتر از قبل آن هم رایگان انجام دادند.
در ژاپن سونامی آمد و مردم میلیون ها «ین» پول نقد را که پیدا کردند به دولت دادند. عده ای به صورت داوطلبانه خطر مرگ را پذیرفتند و در نیروگاههای هسته ای باقی ماندند.
بم زلزله شد عده ای برای یافتن پولهای بی صاحب از آنسوی کشور به زحمت خود را رساندند!
می دانید کشورهای توسعه یافته متمدن ترند. شاید به شما بربخورد اما ما کمتر از آنها متمدن هستیم.
حرف از گذشته های دور نزنید. ۲۵۰۰ سال پیش فلان بودیم .....
تمدن یاد گرفتنی است. از همین نکته ساده که در کودکی یادمان می دهند با دست غذا نخوریم تا جایی در بزرگسالی هنوز یاد نگرفته ایم چیزی که در ماشین ما اضافه است در خیابان هم زباله محسوب می شود آن را بیرون نیندازیم.
همین که در این فرهنگ «زرنگ» کسی است که کمتر زحمت می کشد و سر دیگران کلاه می گذارد و از شرایط اضطراری جامعه ثروت جمع می کند و کسی که پشتکار دارد و شبانه روز زحمت و مشقت می کشد «احمق» است نشان می دهد ما بهره هوشی پایینی داریم.
مقاله ای بسیار خواندنی و پند آموز از نیویورک تایمز
به قلم : توماس فریدمن
گاه و بیگاه از من میپرسند: «به جز کشور خودت به کدام کشور دیگر علاقه داری؟»
همیشه یک جواب داشتهام:تایوان
و مردم میپرسند «تایوان؟ چرا تایوان؟»
جواب خیلی ساده است. چون تایوان صخرهای لم یزرع در دریایی پر از امواج توفانی و بدون منابع طبیعی برای زندگی کردن است. حتی برای ساخت و ساز باید از چین ، شن و ریگ وارد کند و با وجود همه اینها چهارمین ذخایر کلان مالی دنیا را در اختیار دارد.
زیرا به جای کندن زمین و استخراج هر آنچه که بالا میآید، تایوان ذهن و افکار 23 میلیون تایوانی را میکاود، استعدادشان را، انرژیشان را و هوش و ذکاوت شان را. چه زن و چه مرد.
همیشه به دوستانم در تایوان میگویم: شما خوشبختترین مردم دنیا هستید، چطور اینقدر خوشبخت شدهاید؟
نه نفت دارید، نه سنگآهن، نه جنگل، نه الماس، نه طلا، فقط مقدار کمی ذخایر ذغال سنگ و گاز طبیعی و به خاطر همین هم است که فرهنگ تقویت مهارتهایتان را توسعه دادهاید؛ کاری که امروزه ثابت شده با ارزش ترین و تنها منبع تجدیدپذیر واقعی جهان است.
همیشه شنیده ایم میگویند ایرانی ها بهره هوشی بالایی دارند.
امادر واقع نتایج تحقیقات چنین چیزی را ثابت نمی کنه.
میانگین بهره هوشی ما شاید چیزی بین پنجاه تا هفتادم دنیا باشد. حالا مهاجرت نخبگان و کوچ بهره های هوشی بالا را به این واقعیت اضافه کنید که به مرور غلظت ژن های با بهره هوشی بالا را در میان مردم این سرزمین کاهش می دهد.
اما چیزی که باعث شد این خطوط را بنویسم خواندن یک خبر در میان انبوه خبرهای مربوط به حملات تروریستی پاریس بود:
تاکسی های پاریس پس از بروز اولین موج وحشت در شهر، تاکسی مترهای خود را خاموش کردند و مردم را به رایگان و سرعت به خانه هایشان رساندند.
دقت کنید فرار نکردند که جان خود را نجات دهند.
مثل وقتی توی این مملکت یک نم باران می زند مسیرهای خطی را نیز تعطیل نکردند که توی چشم مردم مستاصل زل بزنند و یک مسیر همیشگی را فقط دربستی آن هم چند برابر قیمت ببرند.
خیر! وظیفه شهروندی خود را بیشتر از قبل آن هم رایگان انجام دادند.
در ژاپن سونامی آمد و مردم میلیون ها «ین» پول نقد را که پیدا کردند به دولت دادند. عده ای به صورت داوطلبانه خطر مرگ را پذیرفتند و در نیروگاههای هسته ای باقی ماندند.
بم زلزله شد عده ای برای یافتن پولهای بی صاحب از آنسوی کشور به زحمت خود را رساندند!
می دانید کشورهای توسعه یافته متمدن ترند. شاید به شما بربخورد اما ما کمتر از آنها متمدن هستیم.
حرف از گذشته های دور نزنید. ۲۵۰۰ سال پیش فلان بودیم .....
تمدن یاد گرفتنی است. از همین نکته ساده که در کودکی یادمان می دهند با دست غذا نخوریم تا جایی در بزرگسالی هنوز یاد نگرفته ایم چیزی که در ماشین ما اضافه است در خیابان هم زباله محسوب می شود آن را بیرون نیندازیم.
همین که در این فرهنگ «زرنگ» کسی است که کمتر زحمت می کشد و سر دیگران کلاه می گذارد و از شرایط اضطراری جامعه ثروت جمع می کند و کسی که پشتکار دارد و شبانه روز زحمت و مشقت می کشد «احمق» است نشان می دهد ما بهره هوشی پایینی داریم.
- ۲.۱k
- ۱۰ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط