دردهای مرا

دردهای مــرا

اگـر بخواهی هـم نمیتوانی بخوانـی

اینـــجا دردهــای مــرا

با خُودکارِ سِفیـد نوشـته اَند

باید روزِگارَت سیاه باشـد

که همدَردِ"مـَــ ـن"باشـــی...



#Tak_setareh
دیدگاه ها (۱)

آرام شده‌اممثل درختی در پاییزوقتی تمام برگ‌هایش راباد برده ب...

با یاد تو هر لحظه‌ی پاییز قشنگ استشب گرچه دراز است و غم‌انگی...

یوسفی هستم که غیر از نابرادرهای خود با زلیخایی همآوردم که کا...

دوربین ‌هَست صدا هست لبِخندی‌بِـزن ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط