باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد . آن قدر که اشک ها خ
باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد . آن قدر که اشک ها خشک شوند، باید این تن اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی را ورق زد . به چیز دیگری فکر کرد . باید پاها را حرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد .
من او را دوست داشتم | آنا گاوالدا
من او را دوست داشتم | آنا گاوالدا
۶۹۸
۱۰ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.