حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله
حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله …
اول یکی یکی جمعشون میکنی تو بغلت بعدشم یکی یکی پرتشون میکنی تو آب ؛
اما بعضی وقتا یه سنگهای قیمتی گیرت میاد که هیچ وقت نمیتونی پرتشون کنی وشما دوست گلم یکی از اون سنگهای قیمتی هستید....مرسی بابت مهربونیت ی دنیا سپاس.
اول یکی یکی جمعشون میکنی تو بغلت بعدشم یکی یکی پرتشون میکنی تو آب ؛
اما بعضی وقتا یه سنگهای قیمتی گیرت میاد که هیچ وقت نمیتونی پرتشون کنی وشما دوست گلم یکی از اون سنگهای قیمتی هستید....مرسی بابت مهربونیت ی دنیا سپاس.
- ۱.۲k
- ۱۳ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط