نحسی جاسم
#نحسی_جاسم
حاج ناصر در بیمارستان بستری بود. 15 نفر از اهالی محل تصمیم میگیرند که به عیادتش بروند
یک مینیبوس دربست تهیه کردند و با راننده توافق کردن که نفری ۵ تومن بدهند؛
راننده گفت یک نفر دیگه هم بیارید که صندلیها تکمیل شود تا حرکت کنیم
مردم گفتن نه دیگه کسی نیست فقط ماهستیم، خواستن حرکت کنند که یه نفر از دور بدو بدو اومد طرف مینیبوس، راننده گفت آها اون یک نفر هم جور شد!
روستاییان معترض شدند که این جاسم نحسه، اگه باهامون بیاد حتما نحسیش مارو میگیره و یک اتفاقی میفته!
راننده گفت: نه این حرفا همهش خرافاته و من به خرافات عقیدهای ندارم! مهم اینه که صندلیها تکمیل بشن و 5 تومن بیشتر گیرم بیاد.
خلاصه وایساد تا جاسم رسید، در مینیبوس رو باز کرد و گفت پیاده شید؛ حاج ناصر مرخص شده ...نمیخاد برید بیمارستان😂 😄
حاج ناصر در بیمارستان بستری بود. 15 نفر از اهالی محل تصمیم میگیرند که به عیادتش بروند
یک مینیبوس دربست تهیه کردند و با راننده توافق کردن که نفری ۵ تومن بدهند؛
راننده گفت یک نفر دیگه هم بیارید که صندلیها تکمیل شود تا حرکت کنیم
مردم گفتن نه دیگه کسی نیست فقط ماهستیم، خواستن حرکت کنند که یه نفر از دور بدو بدو اومد طرف مینیبوس، راننده گفت آها اون یک نفر هم جور شد!
روستاییان معترض شدند که این جاسم نحسه، اگه باهامون بیاد حتما نحسیش مارو میگیره و یک اتفاقی میفته!
راننده گفت: نه این حرفا همهش خرافاته و من به خرافات عقیدهای ندارم! مهم اینه که صندلیها تکمیل بشن و 5 تومن بیشتر گیرم بیاد.
خلاصه وایساد تا جاسم رسید، در مینیبوس رو باز کرد و گفت پیاده شید؛ حاج ناصر مرخص شده ...نمیخاد برید بیمارستان😂 😄
۶۸۳
۲۶ آبان ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.