خش خش عجولانه برگ های زرد و تردی که در کنار خیابان لمیده
خش خش عجولانه برگ های زرد و تردی که در کنار خیابان لمیده اند
و عطر خاک باران زده تشنه و چشم انتظار
خاطرات روزهای با هم بودن مان را به رخ می کشد
و من پسری تنها هستم که در تکرار دایره وار مرور خاطرات گیر افتاده ام
چشم انتظار آمدنی که
دایره ام را به خط مستقیم تا بی نهایت با تو بودن
بدل کند
و عطر خاک باران زده تشنه و چشم انتظار
خاطرات روزهای با هم بودن مان را به رخ می کشد
و من پسری تنها هستم که در تکرار دایره وار مرور خاطرات گیر افتاده ام
چشم انتظار آمدنی که
دایره ام را به خط مستقیم تا بی نهایت با تو بودن
بدل کند
۵.۹k
۱۴ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.