از دخترک گل فروش یک شاخه عشق می خری و از پسرک فال فروش،مث
از دخترک گل فروش یک شاخه عشق می خری و از پسرک فال فروش،مثلا فردا را.
بوی اسپند زن کولی می پیچد در اتاقک ذهنت و استشمام می کنی زندگی را.
آرامش که همیشه در سکوت ذهن و خیال،یا کلبه دنج و کافه های شاعرانه نیست!
گاهی بین شلوغی خیابان های شهر،لبخند یک دختربچه که بینی اش را با شیطنت به شیشه ماشین چسبانده،ناخودآگاه می تواند لبخند را روی لب های کج و معوج از اخم هایت بنشاند و این یعنی آرامش!
و گاهی مرور خاطرات عاشقانه پشت صف های طولانی و دراز ماشین های کوچک و بزرگ در شب های سرد می تواند تو را از قید زمان و انتظار رها کند.
و مگر زندگی غیر از این است؟!
#فاطمه_یزدی
بوی اسپند زن کولی می پیچد در اتاقک ذهنت و استشمام می کنی زندگی را.
آرامش که همیشه در سکوت ذهن و خیال،یا کلبه دنج و کافه های شاعرانه نیست!
گاهی بین شلوغی خیابان های شهر،لبخند یک دختربچه که بینی اش را با شیطنت به شیشه ماشین چسبانده،ناخودآگاه می تواند لبخند را روی لب های کج و معوج از اخم هایت بنشاند و این یعنی آرامش!
و گاهی مرور خاطرات عاشقانه پشت صف های طولانی و دراز ماشین های کوچک و بزرگ در شب های سرد می تواند تو را از قید زمان و انتظار رها کند.
و مگر زندگی غیر از این است؟!
#فاطمه_یزدی
۱.۸k
۱۴ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.