من تو را لمس نمکنم

من تو را لمس نميکنم،
من تو را زيارت ميکنم،
تو بوی بهشت با خود داری.
دلم ميخواهد سرم را بگذارم روی سينه ات، بازويت و پلک هايم را ببندم...
ومن نگاهت کنم وقتی ارام و با اطمينان نفس ميکشی،
عطر نفس ات را دوست ميدارم، و چهره ات را وقتی معصومانه به خواب میروی...
ارام میگيرم، ارام ميگيرم وقتی حتی درخيالم، سر بر بازوی امن تو به خواب میروم...
‌‌
✍🏻 #محموددولت‌آبادی

‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌✾♥️✾
دیدگاه ها (۱)

پیش از این‌ها نیزیکی دو بار تصور می‌کردم عاشق شده‌ام.اما عشق...

برای بارهزارم می‌گویمکه دوستت دارم...چگونه می‌خواهی شرح دهمچ...

دل می ستاند از من وجان می دهد به من...آرام جان وکام جهانمی د...

هر جا حس کردی باید خودتو به دیگران ثابت کنی ...وقت باختنته ....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط