گفته بودی که چرا محو تماشا من

گفته بودی که چرا محو تماشاے منے
انچنان مات که یک دم مژه برهم نزنے
مژه برهم نزنم تاکه زدستم نرود
نازچشم تو به قدر مژه برهم زدنے




#ـــــ〇ـــــ#
دیدگاه ها (۱)

#ـــــ〇ـــــ#

درد ناجورےست عاشق پیشگے ،باور بکنچشم عاشِق کور و گوشِش بیشرف...

همه چے خوب بود ماهمه چے داشتیماما واقعا جاے اعتماد خالے..دای...

توبه کردم که دگر مے نخورم درهمه عمریار اگرساقے شود،مے بدهد م...

پرسیدی که چرا محو تماشای منیآنچنان مات که یکدم مژه بر هم نزن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط