عضو نهم استری کیدزی
🧨 وقتی عضو نهمی و خیلی گند میزنی...
اینبار زدی شیشه اتاق JYP رو شکستیدر حالی که کارکنا فکر میکردن تو آرومترین و مهربون ترین دختر گروهی 💀
○●○●○●○●○
🐺 بنگ چان:
با لبخند مصنوعی و صدایی خیلی آروم ولی خطرناک :
_جنی… فقط یه سؤال دارم. اون شیشه خودش شکست ؟ یا تو بهش انگیزه دادی؟
+نه آخه میدونی...
_همینکه هنوز تو شرکت کاری داری، لطفاً یه شکرگزاری کن امشب
🐰 لینو:
آه عمیقی میکشه، نگاهت میکنه و فقط میگه:
_میدونی من تا الان یدونه لیوان شکستم و هنوزم خوابم نمیبره از استرس و عذاب وجدان؟
+برو قبل از اینکه چان بفهمه، من ندیدم، تو هم ندیدی. معامله؟
🐷 چانگبین:
اول با ناباوری:
هه؟ تو؟ تو شکستی؟
بعد از چند ثانیه شروع میکنه غر زدن با صدای بلند:
وای خدااا من دو ثانیه تنهاش گذاشتم!البته از تو بعید نیست 😭
🎨 هیونجین:
نگاهت میکنه با اون حالت دراماتیک معروفش
+آخه تو هر دفعه باید یه گندی بزنی ؟
_هوی منو دعوا میکنن نه تورو که عصبی هستی
+خب چه فرقی داره ؟به هر حال که داری میرینی .... اونم تو اعصاب جوپ
🐿️ هان:
به محض شنیدن صدا از دور میدوه میاد
_کی شکست؟ کی مرد؟
بعد تو رو میبینه و با صدای لرزون میگه:
+ کار من نبودا خوش شکست
_ببین اینا رو ولش الان میان بیا سریع بریم
دستتو میگیره و سریع از اونجا فرار میکنید
[هان=شریک جرم ]
🐣 فیلیکس:
تو آشپزخونه داشت براونی درست میکرد تا صدا رو شنید اومد بیرون و ...
_یا خدا کی بوددد؟
+هیسس ساکت فیلیکس
_بازم توووو
سریع از اونجا فرار میکنید..
🧸 سونگمین:
کامل خشکش میزنه ، اومده بودی تو اتاقش قائم شده بودی اومد سمتت دستشو میزنه به شونت :
_کارتو نبود ، جوپ نباید پنجره میزاشت برای اتاقش
(از حرفاش خندت گرفته بود )
_چون در مقابل جوپی من طرف توعم و دفعه بعد خبر بده منم بزنم بکشنم
+باشه حتما
🦊 آیان (جونگین):
_واقعاً... شیشه اتاق جوپ؟
سرتو که پایین میندازی، آهی میکشه و میگه:
_خوب، وقتشه یه دعای گروهی برای نجاتمون بخونیم 😇
[بیسمی الله ...]
#سناریو #بلینک #استی #درخواستی #استریکیدز
اینبار زدی شیشه اتاق JYP رو شکستیدر حالی که کارکنا فکر میکردن تو آرومترین و مهربون ترین دختر گروهی 💀
○●○●○●○●○
🐺 بنگ چان:
با لبخند مصنوعی و صدایی خیلی آروم ولی خطرناک :
_جنی… فقط یه سؤال دارم. اون شیشه خودش شکست ؟ یا تو بهش انگیزه دادی؟
+نه آخه میدونی...
_همینکه هنوز تو شرکت کاری داری، لطفاً یه شکرگزاری کن امشب
🐰 لینو:
آه عمیقی میکشه، نگاهت میکنه و فقط میگه:
_میدونی من تا الان یدونه لیوان شکستم و هنوزم خوابم نمیبره از استرس و عذاب وجدان؟
+برو قبل از اینکه چان بفهمه، من ندیدم، تو هم ندیدی. معامله؟
🐷 چانگبین:
اول با ناباوری:
هه؟ تو؟ تو شکستی؟
بعد از چند ثانیه شروع میکنه غر زدن با صدای بلند:
وای خدااا من دو ثانیه تنهاش گذاشتم!البته از تو بعید نیست 😭
🎨 هیونجین:
نگاهت میکنه با اون حالت دراماتیک معروفش
+آخه تو هر دفعه باید یه گندی بزنی ؟
_هوی منو دعوا میکنن نه تورو که عصبی هستی
+خب چه فرقی داره ؟به هر حال که داری میرینی .... اونم تو اعصاب جوپ
🐿️ هان:
به محض شنیدن صدا از دور میدوه میاد
_کی شکست؟ کی مرد؟
بعد تو رو میبینه و با صدای لرزون میگه:
+ کار من نبودا خوش شکست
_ببین اینا رو ولش الان میان بیا سریع بریم
دستتو میگیره و سریع از اونجا فرار میکنید
[هان=شریک جرم ]
🐣 فیلیکس:
تو آشپزخونه داشت براونی درست میکرد تا صدا رو شنید اومد بیرون و ...
_یا خدا کی بوددد؟
+هیسس ساکت فیلیکس
_بازم توووو
سریع از اونجا فرار میکنید..
🧸 سونگمین:
کامل خشکش میزنه ، اومده بودی تو اتاقش قائم شده بودی اومد سمتت دستشو میزنه به شونت :
_کارتو نبود ، جوپ نباید پنجره میزاشت برای اتاقش
(از حرفاش خندت گرفته بود )
_چون در مقابل جوپی من طرف توعم و دفعه بعد خبر بده منم بزنم بکشنم
+باشه حتما
🦊 آیان (جونگین):
_واقعاً... شیشه اتاق جوپ؟
سرتو که پایین میندازی، آهی میکشه و میگه:
_خوب، وقتشه یه دعای گروهی برای نجاتمون بخونیم 😇
[بیسمی الله ...]
#سناریو #بلینک #استی #درخواستی #استریکیدز
- ۳.۳k
- ۲۱ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط