من شکستم تا تو را عاشق کنم

من شکستم تا تو را عاشق کنم
بعد من باران فقط اب است و بس

هر که بعد از من سراغت را گرفت
زشت یا زیبا فقط خواب است و بس

من که گفتم این بهار افسردنی است
من که گفتم این ژرستو مردنی است

من که گفتم ای دل بی بند و بار
عشق یعنی رنج یعنی انتظار

آه عجب کاری به دستم داد دل
هم شکست و هم شکستم داد دل

یک نفر آمد قرارم را گرفت
برگ و بارو شاخسارم را گرفت

چهار فصل من بهار بود ، حیف
باد پاییزی بهارم را گرفت

اعتباری داشتم در پیش عشق
با نگاهی ، اعتبارم را گرفت

عشق یا چیزی شبیه عشق بود
آمد و دار و ندارم را گرفت
دیدگاه ها (۱۸)

گاهی بعضی از آدم ها می شوند مُسَکِن زندگی ماتمام درد هایمان ...

قهرمان گاهی زنیست که پایِ همه یِ حرف هایِ پشت سرش ایستاده و ...

نسلی شدیم کهحرفهایمان رابا عکسهای پروفایلمان میزنیم خیلی عکس...

در کل ادما موجودات بدبختینچون نیاز به توجه توشون موج میزنه ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط