وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن
وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن....
P⁷
-خیله خب باشه دیگه بسه...بیا بریم سلف پیش پسرا
بلند شدی تا راه بری، اونم کنارت بلند شد.
از پشت مدرسه اومدید بیرون بچه ها داشتن نگاهتون کردن.
سرت گیج و چشمات سیاهی رفت.
داشتی میوفتادی که سوبین تو هوا گرفتت.
-هی حالت خوبه؟
+چ...چیزی ن...نمیبینم
-بیا، کمکت میکنم دستات رو بنداز دور گردنم
+واسه چی
دستات رو دور گردنش انداختی و یهو براید بلندت کرد.
تا سلف غذا خوری بردت و کنار میز پسرا که با دوست دختر هاشون نشسته بودن ایستاد.
P⁷
-خیله خب باشه دیگه بسه...بیا بریم سلف پیش پسرا
بلند شدی تا راه بری، اونم کنارت بلند شد.
از پشت مدرسه اومدید بیرون بچه ها داشتن نگاهتون کردن.
سرت گیج و چشمات سیاهی رفت.
داشتی میوفتادی که سوبین تو هوا گرفتت.
-هی حالت خوبه؟
+چ...چیزی ن...نمیبینم
-بیا، کمکت میکنم دستات رو بنداز دور گردنم
+واسه چی
دستات رو دور گردنش انداختی و یهو براید بلندت کرد.
تا سلف غذا خوری بردت و کنار میز پسرا که با دوست دختر هاشون نشسته بودن ایستاد.
- ۳.۳k
- ۰۹ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط