من

من...

زندگی را یک عصر پاییزی در خیابانی رهـــا کردم ...

درست انتهای کوچه ای که دستانت دیگر در دسـتانم

نبود...

(م)

مهدی یوسفی (م. ی)



(عکس نوشته ها و برگ های دیگر این دفتر شعر مرا هم سر بزن...)

https://telegram.me/youplus



#عکس_نوشته #شعر #عاشقانه #دفتر_شعر #م_ی #هنر #تصویر #پس_زمینه #احساس
دیدگاه ها (۸)

ساقیـــــا اکنون بیـا و جـام را پر بــاده کن ... مستی ات ر...

چ شـد آخر قسـم هایــت!! تمامش شد هوس هایـت؟! از آن آغاز این...

از برای خنده هایی بی فریب تنـــــها نرو ... دیگر بمــان. مه...

نمی دونم از کجا از کدوم قبیــــــله ایی شمع دل می سوزه و تو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط