حوالیِ من
حوالیِ من
صدای نفس های تو بود
و دیگر هیچ
آنقدر رویایی
که از آرامش گندم زار گذشته بود
شبیه باران از ساحل دریا ...
آغوشت سکوت محض آب
و در صوت انگشتانم رقص شیارها
بوسه
بوسه
آبستنِ زیباترین واژه ها می شدم
و بارها ...
در تو فرو می ریختم
آزاد
بسان گیسوان رها در باد
حوالیِ من
صدای نفس های تو بود
و دیگر هیچ
صدای نفس های تو بود
و دیگر هیچ
آنقدر رویایی
که از آرامش گندم زار گذشته بود
شبیه باران از ساحل دریا ...
آغوشت سکوت محض آب
و در صوت انگشتانم رقص شیارها
بوسه
بوسه
آبستنِ زیباترین واژه ها می شدم
و بارها ...
در تو فرو می ریختم
آزاد
بسان گیسوان رها در باد
حوالیِ من
صدای نفس های تو بود
و دیگر هیچ
۶.۷k
۱۰ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.