بحر طویل

بحر طویل

آن شنیدم که یکی عاشق بی باک
بکرد سینه خود چاک
که ای دلبر زیبا و فریبا که کنم جان به فدایت ...
، بیا همدم من باش و رفیق سفرم باش
که از دوری تو تا به سحر خواب ندارم...
چکنم بی تو دگر تاب ندارم..
بنوشت این همه سطر و بفرستاد به پی وی فلان دختر گمنام...
الغرض دختر گمنام چو دید اینهمه پیغام
برآشفت که ای خیره سر هرزه به دنبال چه هستی؟
بگرفت عکسی از آن پی وی و بگذاشت به پستی
که خلایق ببینید که این مرد چه کرده است...
بگذشت قصه ما و دگران جمله بگفتند
که هیهات به ما هم بفرستاده همین مردک بیشرم
همین عشق و غزلخوانی و آهنگ و نوا را!
دیدگاه ها (۳)

وقتیکه راه نمی روی یا نمی دَوی، زمین هم نمی خوری!!!و این "زم...

حال و روز من و خیلی های دیگه این روز ها که نت قطع شده ....

یک وقتهایی هست مچ خودت رو در حال انجام دادن کاری میگیری که ق...

#کجایند_مردان_بی_ادعا که شهر پر شده بس ز نامردمان پر از ادعا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط