رفتنت اوجِ جنگ در من بود
رفتنت اوجِ جنگ در من بود
خواهش و التماس از دشمن
رفتی و من به چشم خود دیدم
دردهایی قوی تر از مردن
مرگهایی شبیه دلتنگی
زخم هایی شبیه یک بن بست
در سرم جنگجوی غمگینیست
که زنش را به دستِ خود کشتهست
اهورا فروزان
خواهش و التماس از دشمن
رفتی و من به چشم خود دیدم
دردهایی قوی تر از مردن
مرگهایی شبیه دلتنگی
زخم هایی شبیه یک بن بست
در سرم جنگجوی غمگینیست
که زنش را به دستِ خود کشتهست
اهورا فروزان
۴۰۶
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.