کتابخانه ی تنهایی
کتابخانه ی تنهایی
پارت دوم
ا.ت. تو منو دست کم گرفتی
یه گیره از تو موهاش درمیاره درو باز میکنه
ا.ت. خب شما دوتا نگهبانی بدید
ا.ت. خب این پروندهها و این برگه ریسس
لارا. ا.ت. ا.ت.
ا.ت. چی شده
یونا. اقای هوانگ
ا.ت. ببریم
لارا. حالا از کجا میخوای بریم
ا.ت. اتاق بچه های زیر ۵ سال یه پنجره داره که ارتفاع زیادی نداره
درش هم قفل نکردن چون اگه بچه ها سر و صدا کردن پرستار سریع بره تو ساعت ۴ صبح بیشتر سر و صدا میکنند
لارا.پس اون موقع فرار کنیم
پایان فلش بک
لارا. ا.ت الان ما کجا رو داریم بریم
ا.ت. بیاید تا بهتون بگم
یونا. م.......من دیگه نمیکشم.
ا.ت. بیا رو شونم
یواش یواش رفتن تا رسیدن به یه خیابون
ا.ت. لارا یه تاکسی بگیر
لارا. این جا کجاست
ا.ت. بیا زنگ درو بزن
یونا. بابا ا.ت بیخیال اینجا.محله ی ادم پولدار ست
ات. بزن زنگو
سانو. کیه
ا.ت. منم ا.ت
سانو درو باز کرد ا.ت بغلش کرد
لارا.یونا. سلام.تعظیم کرد.
ا.ت. ریسسس کجاست
سانو. اوردیش
ا.ت. یس میشه به لارا و یونا یه اتاق بدی تا استراحت کننن
سانو. بیاید دنبالم
ا.ت. تق تق تق ریس
ریس. بیا تو
ا.ت. سلام.تعظیم کرد
ریس
ا.ت. اینم مأموریت من و اون پرورشگاه بدترین جا بود
اها من دوتا از دوستامو اوردم اشکال ندارد که خودم اموزششون بدم
ریسس.نه عزیزم میتونی بری
ات. گود بای
لارا. ا.ت میشه یه توضیح ی بدی
ا.ت.. خب من لی ا.ت هستم و تو کمپانیCAR
جاسوسی میکنم یه جور مامور مخفی ولی من تو همچی استعداد دارم چون من هم هکرم هم مبارز هم همچی و مدیر پرورشگاه یه ادم پ.ستی که بچه های بی خانواده رو اگه کسی قبول نکرد میفروشه و اگه این سندی که من برداشتم به دادگاه نشون بدیم اون پرورشگاه کاملا بسته میشه
لارا. واااااا.
ا.ت. شماهم قراره حسابی تغیر کنید و به دنیا جاسوسی پا بزارید
یونا. شما چیزای ماورا طبیعی رو چیکار میکنید
ا.ت. مثلاً
یونا. خونشام ها گرگینه هاااا ا
ا.ت. اینا تو داستان هاست
خماری
پارت دوم
ا.ت. تو منو دست کم گرفتی
یه گیره از تو موهاش درمیاره درو باز میکنه
ا.ت. خب شما دوتا نگهبانی بدید
ا.ت. خب این پروندهها و این برگه ریسس
لارا. ا.ت. ا.ت.
ا.ت. چی شده
یونا. اقای هوانگ
ا.ت. ببریم
لارا. حالا از کجا میخوای بریم
ا.ت. اتاق بچه های زیر ۵ سال یه پنجره داره که ارتفاع زیادی نداره
درش هم قفل نکردن چون اگه بچه ها سر و صدا کردن پرستار سریع بره تو ساعت ۴ صبح بیشتر سر و صدا میکنند
لارا.پس اون موقع فرار کنیم
پایان فلش بک
لارا. ا.ت الان ما کجا رو داریم بریم
ا.ت. بیاید تا بهتون بگم
یونا. م.......من دیگه نمیکشم.
ا.ت. بیا رو شونم
یواش یواش رفتن تا رسیدن به یه خیابون
ا.ت. لارا یه تاکسی بگیر
لارا. این جا کجاست
ا.ت. بیا زنگ درو بزن
یونا. بابا ا.ت بیخیال اینجا.محله ی ادم پولدار ست
ات. بزن زنگو
سانو. کیه
ا.ت. منم ا.ت
سانو درو باز کرد ا.ت بغلش کرد
لارا.یونا. سلام.تعظیم کرد.
ا.ت. ریسسس کجاست
سانو. اوردیش
ا.ت. یس میشه به لارا و یونا یه اتاق بدی تا استراحت کننن
سانو. بیاید دنبالم
ا.ت. تق تق تق ریس
ریس. بیا تو
ا.ت. سلام.تعظیم کرد
ریس
ا.ت. اینم مأموریت من و اون پرورشگاه بدترین جا بود
اها من دوتا از دوستامو اوردم اشکال ندارد که خودم اموزششون بدم
ریسس.نه عزیزم میتونی بری
ات. گود بای
لارا. ا.ت میشه یه توضیح ی بدی
ا.ت.. خب من لی ا.ت هستم و تو کمپانیCAR
جاسوسی میکنم یه جور مامور مخفی ولی من تو همچی استعداد دارم چون من هم هکرم هم مبارز هم همچی و مدیر پرورشگاه یه ادم پ.ستی که بچه های بی خانواده رو اگه کسی قبول نکرد میفروشه و اگه این سندی که من برداشتم به دادگاه نشون بدیم اون پرورشگاه کاملا بسته میشه
لارا. واااااا.
ا.ت. شماهم قراره حسابی تغیر کنید و به دنیا جاسوسی پا بزارید
یونا. شما چیزای ماورا طبیعی رو چیکار میکنید
ا.ت. مثلاً
یونا. خونشام ها گرگینه هاااا ا
ا.ت. اینا تو داستان هاست
خماری
۳.۱k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.