part20

رفتم گوش دادم ببینم چی میگه
کوک: اره عشقم
کوک: نه تنها نیستم یه دختره هست خواهر دوستمه عمل کرده اوردمش خونه جایی نداشت اینجا ازش مراقبت میکن
کوک: اره کاره خوبی میکنم دختر بامزه ایه
کوک: نه حواسم بهش هست
کوک: عشقم دلم خیلی برات تنگ شده
کوک: هرچی میخوای بگو برات میخرم
کوک: یه گردنبند خوشگل برات میخرم دوست داری
کوک: فدات شم تو هرچی دوست داری بگو برات میخرم
کوک: باشه عزیزم میبوسمت سعی میکنم زودتر بیام ببینمت خب من برم پیش دختره خدافظ
سریع رفتم ظرفارو برداشتم گذاشتم تو ظرفشویی
کوک: دست نزن
ا/ت: چرا؟
کوک: خوب نیست خودتو اذیت نکن دکتر گفت
ا/ت: نمیشه که من فقط بخورم و بخوابم
کوک: فعلا باید استراحت کنی بعد که خوب شدی تا میخوای کار کن
دستمو گرفت
کوک: بیا اینجا بشین ببینمت گریه کردی؟
ا/ت: نه یه چیزی رفت تو چشمم
کوک: خوبی الان
ا/ت: اره دوست دخترت بود؟
کوک: ها؟ اره
ا/ت: دوست دختر داری؟
کوک: خب وقتی داشتم باهاش حرف میزدم یعنی دارم دیگه
ا/ت: من خیلی دیوونم
کوک: اینجوری نگو به خودت دختر
ا/ت: میدونه من ایجام؟
کوک: اره تازه بهش گفتم گفت خیلی مراقبت باشم
ا/ت: چیزی نگفت یعنی نگران نبود که منو تو تنها اینجاییم
کوک: نه چرا فداش بشم نگران بشه بهم اعتماد کاملو داره من که با تو به او خیانت نمیکنم
ا/ت: این فقط دو راه میتونه داشته باشه یا بیش از حد بهت اعتماد یا نه براش مهم نیستی
کوک: گزینه ۱ بهم بیش از حد اعتماد داره که بین ۱۰۰۰ دختر باشه فقط اورو میبینم
ا/ت: اهمم خوش به حالش اینقدر دوسش داری از حرفای من ناراحت نشو من فقط همینجوری پرسیدم
کوک: میدونم
ا/ت: اخه من اگه دوست دختر کسی باشم سخت گیرم
کوک:اعتماد نداری بهش
ا/ت: اگه نداشتم که باهاش قرار نمیزاشتم ولی خب نمیتونم اجازه بدم دوست پسرم با دختر دیگه ای تو یه خونه باشه خب فکرای خوبی به ذهنم نمیاد
کوک: میفهمم چی میگی ولی دخترا باهم فرق میکنند دوست دختر من فرشتست خیلی دوسش دارم
ا/ت: چند وقته باهم قرار میزارید؟
کوک: ۲سالی میشه
ا/ت: دوسال؟
کوک: اره فکر ازدواج هم دارم اینروزا میکنم
دوسال؟ یعنی وقتی با این دختره بوده با هانا هم بوده وقتی فکر ازدواج تو سرشه این دیگه عاشق من نمیشه
ا/ت: من برم بخوابم
کوک: ا/ت
برگشتم نگاش کردم
کوک: نگران نباش فکر نکن دوست دخترم بخاطر همچین چیزایی با من کات میکنه
ا/ت: نگران نیستم
اتفاقا خیلیم نگرانم نمیدونم چه اتفاقی داره میفته من فکر کردم فقط با خودم مهربونه نگو که اقا با همه مثل همه چقدر از این پسرا متنفرم خب یکم با خودت فکر کن شاید یه دختر دیگه به خودش بگیره البته من اینجوری نیستم کی میدونه تا حالا چندتا دختر عاشقش شدن من که عاشقش نیستم پس برام مهم نیست

#فیک
#سناریو
دیدگاه ها (۶)

part21

part22

part19

part18

love Between the Tides²⁵چند دقیقه بعدم: چیکار میکنی؟ ا/ت: هی...

love Between the Tides¹⁸ ا/ت خیلی احساس ترس تو خونه ی تهیونگ...

love Between the Tides²⁰چند روز بعدا/ت با خودم فکر میکردم که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط