السَّلاَمُ عَلَيْك أَيَّتُهَاالصِّديقةُ الشَّهيدة
زهرا بمان و زندگی ام را به هم نریز
سنگ صبور من! نرو از پیشم ای عزیز
باور نمی كنم كه دلم را تو بشكنی
با رفتنت به زخم غرورم نمك زنی
زهرا شب عروسی مان خاطرت كه هست؟
مهریۀ زلال و روان خاطرت كه هست؟
یادت كه هست قول و قراری كه داشتیم!؟
یك روح واحدیم؛ شعاری كه داشتیم
ای دل خوشیِ زندگی ام! می شود نری
از حال و روز من، كه شما با خبر تری
گریه نكن محدثه، غمگین نكن مرا
با رفتنت غریب تر از این نكن مرا
خاتون من! قلندر خوبی نبوده ام
من را ببخش؛ شوهر خوبی نبو ده ام
با دردِ دنده هایِ شكسته جدال كن
تقصیر دستِ بستۀ من شد حلال كن
دلگرمی علی! به نظر زود می روی!؟
نه سال شد فقط، چقدر زود می روی!
بعد از تو فیض های خدایی نمی رسد
فریاد مرتضی كه به جایی نمی رسد
زهرا بمان و چهرۀ غم را عبوس كن
زهرا بمان و زینب مان را عروس كن
غصه به كار دل، گرۀ كور می زند
خیلی دلم برای حسن شور می زند
زهرا نرو، كه بغض بدی در گلوی توست
دامادی حسین و حسن آرزوی توست
حالا كه اعتنا به قسم ها نمی كنی
فكر حسین تشنه لبت را نمی كنی!؟
دیدی كه رنگ از رخ مهتاب می پرد
شبها حسین تشنه لب از خواب می پرد
در باغ میوه های دلت، سیب نوبر است
این كربلایی از همه شان مادری تر است
حرف از سفر زدی و تبسم حرام شد
پیراهن حسین شنیدم تمام شد
باشد برو-قبول- علی بی پناه شد
باشد قرار بعدی مان قتلگاه شد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#به_حق_حضرت_مادر
#یا_علی_مولا
#یا_زهرای_اطهر
#یازینب_کبری
#یا_حسین_شهید
سنگ صبور من! نرو از پیشم ای عزیز
باور نمی كنم كه دلم را تو بشكنی
با رفتنت به زخم غرورم نمك زنی
زهرا شب عروسی مان خاطرت كه هست؟
مهریۀ زلال و روان خاطرت كه هست؟
یادت كه هست قول و قراری كه داشتیم!؟
یك روح واحدیم؛ شعاری كه داشتیم
ای دل خوشیِ زندگی ام! می شود نری
از حال و روز من، كه شما با خبر تری
گریه نكن محدثه، غمگین نكن مرا
با رفتنت غریب تر از این نكن مرا
خاتون من! قلندر خوبی نبوده ام
من را ببخش؛ شوهر خوبی نبو ده ام
با دردِ دنده هایِ شكسته جدال كن
تقصیر دستِ بستۀ من شد حلال كن
دلگرمی علی! به نظر زود می روی!؟
نه سال شد فقط، چقدر زود می روی!
بعد از تو فیض های خدایی نمی رسد
فریاد مرتضی كه به جایی نمی رسد
زهرا بمان و چهرۀ غم را عبوس كن
زهرا بمان و زینب مان را عروس كن
غصه به كار دل، گرۀ كور می زند
خیلی دلم برای حسن شور می زند
زهرا نرو، كه بغض بدی در گلوی توست
دامادی حسین و حسن آرزوی توست
حالا كه اعتنا به قسم ها نمی كنی
فكر حسین تشنه لبت را نمی كنی!؟
دیدی كه رنگ از رخ مهتاب می پرد
شبها حسین تشنه لب از خواب می پرد
در باغ میوه های دلت، سیب نوبر است
این كربلایی از همه شان مادری تر است
حرف از سفر زدی و تبسم حرام شد
پیراهن حسین شنیدم تمام شد
باشد برو-قبول- علی بی پناه شد
باشد قرار بعدی مان قتلگاه شد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#به_حق_حضرت_مادر
#یا_علی_مولا
#یا_زهرای_اطهر
#یازینب_کبری
#یا_حسین_شهید
۴.۴k
۰۶ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.