به دیگری لبخند زدی. دنیای مرا نشانه رفتی برای ویرانه کردن
به دیگری لبخند زدی. دنیای مرا نشانه رفتی برای ویرانه کردن سوختم از زخم اوار خراب شده روی سرم
وقتی به عقب برگشتم
ولبخندتان را دیدم گریستم به حال خود و روزگار غریبم...فهمیدم!!...اما چه دیر!!...که من صداقت را در دنیای #غریبانه ها به خرج دادم.
و به حراج گذاشتم برای چشمانی که گیرا بود...اما وفا نداشت!!... به راستی که فقط خداوند است مهربان ترین و بهترین میزبان برای دستان خسته و قلب های شکسته در دوران و زمان...
وقتی به عقب برگشتم
ولبخندتان را دیدم گریستم به حال خود و روزگار غریبم...فهمیدم!!...اما چه دیر!!...که من صداقت را در دنیای #غریبانه ها به خرج دادم.
و به حراج گذاشتم برای چشمانی که گیرا بود...اما وفا نداشت!!... به راستی که فقط خداوند است مهربان ترین و بهترین میزبان برای دستان خسته و قلب های شکسته در دوران و زمان...
۱.۴k
۰۲ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.