قصه ی عشق غم انگیزنمی فهمیدیم

قصّه ی عشق غم انگیز...نمی فهمیدیم!
وسعت حادثه را نیز نمی فهمیدیم

زرد بودیم همه عمر ، ولی تا گفتند:
- علّتِ زردیِ پاییز؟ نمی فهمیدیم!

نه ، نشد غارت "یک دل" بکنیم ، انگاری
ما به اندازه ی چنگیز نمی فهمیدیم!!!

سالها دربدرِ درک حقیقت بودیم 
"شمس" را گوشه ی "تبریز" نمی فهمیدیم

فرقِ بین هوس و عشق کمی مبهم بود 
از دو چشم دغل و هیز نمی فهمیدیم!

ما مترسک شده بودیم وَ چیزی غیر از - 
اتّفاق ِ سرِ جالیز نمی فهمیدیم

"زندگی قصّه ی تلخیست..." وَ مشکل این بود 
قصّه ی تلخ و غم انگیز نمی فهمیدیم

امید صباغ نو
دیدگاه ها (۳)

#عکسنوشته#دلگیری

#عکسنوشته#مهربانی

اصن یه وضی😀 #طنزوکاریکاتور

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط