نگارم میخرامد داد آهو میرود بالا

نگارم میخرامد؛ دادِ آهو میرود بالا
طلا میپوشد و نرخ النگو میرود بالا

خیالش بگذرد از کوچه ی درویش مسلک ها
صدای ناله ی هی های و هوهو میرود بالا

نمیدانم قبولم کرده مرد قصه اش باشم؟
از او میپرسم و هربار ابرو میرود بالا

برای درک او دیوارها باید فرو میریخت
ولی در شهر ما، هی برج و بارو میرود بالا

من آن لبخندها را زیر آن چادر پسندیدم
نبینم چادرت یک روز یک مو میرود بالا!
دیدگاه ها (۰)

#سیاستهای_مردانه🌹به همسرت نگو:تو که خانه بودی چه کار کردی؟#خ...

🚨وزارت اطلاعات: علیرضا اکبری به جرم جاسوسی محکوم به اعدام شد...

#همسرداریيک زن هرچقدر ظاهر جذابی داشته باشد؛اگر عصبی،بهانه‌گ...

#همسرداریبی مهری های بزرگ:دلخوری های ریز ریز،بی بی مهری های ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط