من که بلد نبودم

من که بلد نبودم
تو یادم دادی
حسابت و از عالم و آدم جدا کنم،
برای تو بنویسم
برای تو بخونم
لابه لای تمام شلوغیام و ناراحتیام برای تو وقت بزارم و بهت فک کنم،
اگه کسی خواست بره بگم مهم اینه که تو هستی
که هوام و داری
و تا قطره آخر اشکم کنارمی
اجازه دادی به دوستات حسودی کنم،
یادم دادی که باید تا همیشه تو زندگی هم باشیم
پررنگ پررنگ.
تو حتی به خورشید یاد دادی با صبح بخیر تو برام طلوع کنه.
عادتم دادی که از زندگیم جز تو با کسی حرف نزنم
که لحظه لحظه هام و بدونی
لحظه لحظه هات و بدونم.
این انصاف نیست چیزایی و که خودت بهم یاد دادی و فراموش کنی.
همونایی که برای اینکه یاد بگیرمشون کلی وقت گذاشتی
تنبیه کردی
صبوری کردی و حالا همه‌ی درسام و بلدم به جز
صبوری .
ولی تو داری از صبوری امتحان میگیری.
بیا از دوست داشتنت،
عاشقت بودن،
از بوسیدنت،
از بوسیدنت...،
از برای تو مردن امتحان بگیر.
اما لطفا این امتحان و تموم کن.
اصا بیا و به جای امتحان بازم بهم درس بده.
درس تا همیشه با تو بودن
با تو موندن...
دیدگاه ها (۵۵)

گفتم که بانگِ هستی خود باشماما......دریغ و درد که زن بودم .....

با من بگودوست نداشتنِ زنی که خیلی دوستت دارد چه حالی دارد......

داشتم زندگی میکردم ،باور کنید داشتم زندگیم را میکردم... نمید...

به هم نمیرسیم!اما...بهترین غریبه ات میمانم...که تو را همیشه ...

اجی کجایی پس کجایی ببینی برات نینی آوردم نگاش کن یادته یادته...

اخیییی ولم کردی؟؟؟الان خیال داری ناراحت بشمممم؟؟؟نو نو نو من...

کجا رفتی خوش خنده معن تو فقط یک اسم نیستی تو یک خاطره ای یک ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط