دُردانه ام ! چه می بَری از من ؟ قرار را ؟
دُردانهام ! چه میبَری از من ؟ قرار را ؟
بنشین دمی ... که با تو ببینم بهار را
آه ای طلوعِ معجزه ! ای عشقِ بتشکن !
بشکن سکوت تلخ و بُتِ انتظار را ...
برگرد ؛ روزگار من از مرگ بدتر است
برگرد ؛ تا به خون بکشم روزگار را
ای عقل ! زیر بارِ خِرَد ، درد تا به کی ؟
یک بار بر زمین بزن این کولهبار را
محسن نظری
بنشین دمی ... که با تو ببینم بهار را
آه ای طلوعِ معجزه ! ای عشقِ بتشکن !
بشکن سکوت تلخ و بُتِ انتظار را ...
برگرد ؛ روزگار من از مرگ بدتر است
برگرد ؛ تا به خون بکشم روزگار را
ای عقل ! زیر بارِ خِرَد ، درد تا به کی ؟
یک بار بر زمین بزن این کولهبار را
محسن نظری
۵.۷k
۲۶ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.