آروم جون

آرومِ جون....
قایم نکن از مـن قلب شکستـه اتُ پشتِ این شکلک هایِ خنـده....
نریز تو خودت درداتُ، دردت به جــونم....
من که سوادِ درستُ حسابی ندارم، نمیفهمم حالِ گرفتتُ از پشت اون شکلک هایِ خنده....سوادِ فهمیدنِ حالتُ که ندارم....درسِ احوالِ دلبـر نخوندم که....
نه که نخوام ها...
نمیتونم بفهمم چی تـو دریایِ دلتـه...
از پشتِ اون گوشی فقط میتـونم بفهمم امـروز یکم بی حوصله ای یا یه جایِ دلت گرفته و یه گوشه اش شکستـه....
حالا باز نشستـه باشی ورِ دلـم
زل بزنم تو عسلِ چشمـاتُ، تلخیشُ بچشم، زهرش بریزه  تـو جونم یه چیـزی....
که بتـونم بغلت کنم و بپرسم باز کی شکستـه نازکِ دلتُ؟
بگـو تا بشکنم زندگی و غرور و سر و کله اشُ....
تا تـو بیستـر جا کنی خودتُ تو بغلم و هرچـی از دلت میاد و بگی، بریزی وسط تا بازکنم گره هایِ کورِ دلتُ....
پنهـون نکن پشتِ شکلک هایِ خنـده دلگیریاتُ آرومِ جـونم...
من آخه
میمیـرم برای دلگیـریات...
جون میـدم برای بی حالیـات....
به من بگـو هر چی سرِ قلبت اومـده،بگـو تا از پشت گوشـی هم که شده
دلخـوریاتُ به جـون بخـرم .....