داشتم به مهمونم میگفتم اگه راحت تره رویه نایلونی ر
🍂 🌼 🍂 داشتم به مهمونم میگفتم اگه راحت تره رویه نایلونی روی مبلای سفید رو بردارم، البته اراده کرده بودم قبل از رسیدنشون برشون دارم، اون تعارف کرد و گفت: راحته من اما گرمم شد و برش داشتم، بعد یه دفعه حس کردم چقدر راحت تره! سه سالی میشد خریدمشون اما هیچ لک و ضربه ای بهشون نیفتاده، اگر چه بیشتر اوقات به دلیل موندن همین روپوش نایلونی روشون از لذت راحتیشون محروم موندم. بعد یاد همهء روکشهای زندگی خودم و اطرافیانم افتادم، روکش روی موبایل ها، شیشه ها، صندلیهای ماشین، کنترلهای تلویزیون، روکش روی لباسای کمد و... که همهء این روکشها دو نکته داره: یا بر نالایقی خودمون باور داریم، یا اینکه قراره چنین چیزای بی ارزشی رو به ارث بذاریم.. هر روز توو روابط روزمره، ما همین روکشها رو بر رفتارمون میذاریم تا فلانی نفهمه عصبانی هستیم، تا فلانی نفهمه چقدر خوشحالیم، تا فلانی نفهمه چقدر شکست خوردیم.. نقابها و روکشها رو استفاده میکنیم برای اینکه اعتقاد داریم اینطوری شخصیت اجتماعی ما برای یه روز مبادا بهتره. کدوم روز مبادا؟! زندگی همین امروزه..
🍂 🌼 🌼 🍂
🍂 🌼 🌼 🍂
- ۳۳۴
- ۱۴ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط