بغضم گرفته وقتشه ببارم

بغضم گرفته وقتشه ببارم
چه بی هوا هوای گریه دارم
باز کاغذام با تو خط خطی شد
خدا این حس و حال و دوست ندارم
باز دور پنجره قفس کشیدم ، دوباره عطرت و نفس کشیدم
قلم تو دست من پر از سکوته ، دوباره از ترانه دست کشیدم
باز خاطرات تو همین حوالیه
حالم همینه و یه چند سالیه
جای تو خالیه
جز تو تمام شهر میدونن حالمو
مثل کبوترم که سنگ آدما شکسنه بالمو
این قلب بی قرار و از تو دارم
این حس انتظار و از تو دارم
اسمت هنوز دور گردنم هست
من این طناب دار و از تو دارم
اسمت نوشته رو بخار شیشه ، دلی که بی تو باشه دل نمیشه
من موندمو یه سایه توی خونه ، میترسم اونم حتی رفتنی شه
دیدگاه ها (۷)

سلام من برگشتیدمo_O

خَـسـتِـگـے مَـنـو تـو➣بـاهَـم فَـرق مـیـکُـنـه➣شـمـا زِیـدِ...

فراموش کردن کسی که دوسش داری مثل بخاطر آوردن کسی هست که هرگز...

گاهی دور از چشم ابرها هم میتوان عاشق شد ، میتوان بغض کرد ، م...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

☆عشق روانی من پارت 12☆شب شده بود و نور مهتاب از پنجره می‌تاب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط